هدهد سلیمان-دبستان پسرانه امام حسین علیه السلام واحد ۵

  • توسط
  • ۱۳۹۷-۰۸-۲۶
  • دیدگاه غیر فعال شده است

حضرت سلیمان علیه السلام یکی از پیامبران بزرگ خداست. او هم پیامبر بود و هم حاکم و فرمانروای مردم. خداوند قدرت های زیادی به او داده بود. مثلاً باد را به فرمان او در آورده و

زبان پرندگان و حیوانات را به او آموخت و جن ها در اختیار او بودند و هر چه او می گفت انجام می دادند. به دســتور او به اعماق دریـاهـا می رفتند و برایش مرواریـد و مرجـان بیرون

می آوردند.حضرت ســلیمان ارتش منظم و بزرگی داشت. این ارتش از بخش های مختلف تشکیل می شد. از جمله سـپاه پرندگان که هُـدهُـد رئیس این سپاه و مسئول اطلاعات و اخبار بود.

روزی حضرت سلیمان از سپاه پرندگان دیدن کرد، اما هُـدهـُد را در میان آن ها ندید. پرسید: هدهد کجاست؟ کسی جواب نداد… حضرت ســلیمان به خاطر این که هدهد بدون اجازه ی او

غیبت کرده و به جایی رفته بود، خیلی ناراحت شد و گفت: اگر دلیل قابل قبولی برای غایب بودنش نداشته باشد، او را مجازات خواهم کرد.وقتی هــدهــد برگشت، پرنده ها به او گفتند:

سلیمان از دستت ناراحت است. گفت که اگر غیبت تو از روی بی توجهی یا بازی بوده باشد، مجازاتت می کند.هُدهُد به سرعت به پرواز درآمد و نزد سلیمان رفت.

وقتی هــدهــد به نزد ســلیمان رســید، گفت: ای پیامبر بزرگوار … به سرزمین ســبا رفته بودم. در آن جا زنی را دیدم که حاکم آن ســرزمین بود. آن ها مردمی ثروتمند هـســتند و

تخت سلطنتی بزرگی دارند، اما با وجود این که خدای مهربان به آن ها همه چیز داده است، به خدا ایـمـان ندارند. آن ها خورشــید را خدای خود می دانند و آن را پرســتـش می کنند.

حضرت ســلیمان گفت: خواهیم فهمید که راست می گویی یا نه! این نامه را از طرف من به آن ها برسان و ببین چه واکنشی از خودشان نشان می دهند.

هـدهـد رفت و نامه ی حضرت سلیمان را در اتاق ملکه ی سبا انداخت.ملکه سبا، وزیران و بزرگان دربار را جمع کرد و به آن ها خبر داد که حضرت سلیمان برایش نامه ای فرستاده

و از او خواسته که دست از خورشـید پرستی بردارد و به جای آن به خدا ایـمـان بیاورد و بر او ســجـده کند.بزرگان دربــار ملکه ی ســبا گفتند: با سلیمان می جنگیم! اما مــلـکه

ترسید که در این جنگ شکست بخورد، از این رو به جای جواب دادن به نامه ی حضرت سـلیمان، هدیه ای برایش فرستاد. ولی سـلیمان هدیه را پس فرستاد و پیغام داد که به زودی

با لشگری فراوان به سویشان حرکت می کند.وقتی پیغام سلیمان به ملکه رسید، خودش نزد حضرت سلیمان رفت و با تعجب دید که تخت سلطنت او در قصر سلیمان است و آن حضرت

با قدرتی که خداوند به او داده، آن تخت را به دربار خود انتقال داده است. چون ملکه ی سبا این معجزه و معجزه های دیگری را به چشم خود دید، به خدای یکتا ایمان آورد.

… و این چنین بود که هدهد زیبا نقش زیادی در ایمان آوردن مردم سرزمین سبا و روی گرداندن آن ها از خورشید پرستی داشت. سلیمان هم چون دانست که او راست گفته است،

از وی خوشنود و راضی شد.

تنظیم: محمدرضا زاهد- منبع: کتاب قصه های حیوانات در قرآن

معاونت پرورشی دبستان امام حسین علیه السلام واحد ۵

قبلی «
بعدی »

آمار سایت