رسالت مباهله

  • توسط
  • ۱۳۹۵-۱۰-۰۸
  • دیدگاه غیر فعال شده است

ابعاد مختلف ماجرای مباهله، از پرونده هی مهم تاریخی، اعتقادی شیعه است که در سال های آخر عمر پیامبر(ص) با نامه ای از سوی آن حضرت به مسیحیان نجران آغاز شد. پیرو آن در مجلسی عظیم پیشگویی های کتب آسمانی در باره حضرت قرائت شد.

سپس نمایندگان نجران به مدینه سفر کردند و پس از مناظره با پیامبر(ص) محکوم شدند.

و قرار را به مباهله گذاشته و آیه قرآن نیز دستور به مباهله را اعلام نمود. اینجا بود که مسیحیان از مباهله وحشت  کردند و از آن سرباز زدند، اما پیامبر(ص) با آمادگی خود حقانیت اسلام را ثابت کرد. گزارش دقیق از ماجرای مباهله و پیامدهای آن، داستان مفصلی است که ابعاد مختلفی از تاریخ اعتقادی، را تشکیل می دهد، و نتایج مهمی از توحید و نبوت و امامت را به ما می آموزد. « مباهله» اثبات خدای یگانه در برابر کسانی بود که خدای سه گانه را قائلند. همچنین اثبات نبوت پیامبر(ص) با تأیید الهی و ولایت امیرالمومنین علیه السّلام با معرفی آن حضرت به عنوان نفس رسول بود.

تفسیر نمونه

همه جوانب اعتقاد ساز این ماجرا در آیه ای انعکاس یافت که در آیه ای انعکاس یافت که در آیه 61 سوره آل عمران می فرمایند: « فَمَن حاجَکَ فیه مِن بَعد ما جائکَ مِن العِلمِ فَقُل تَعالوا نَدعُ اَبناءَ کُم وَ نِساءَنا و نِساءَکُم وَ اَنفُسَنا و اَنفُسَکُم ثُمَّ نَبتَهِل فَنَجعَل لَعنَهَ اللهِ عَلَی الکاذِبین.

نامه به پیروان مسیح

پس از ماه  رمضان سال نهم هجرت چهار نفر به همراه نامه پیامبر(ص) برای دعوت مسیحیان به اسلام به سوی نجران حرکت کردند، و با طی پیش از ده روز را به نجران رسیدند.

نجرائیان دراندیشه چگونگی رویارویی با پیامبر(ص) بودند، که نامه حضرت به دست اسقف اعظم نجران ریسد و به شدت او را تحت تأثیر قرار داد.

متن نامه حضرت چنین بود:

به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعق.ب

از: محمد پیامبر خدا

به: اسقف نجران و اهل نجران

به شما سلام می کنم  و خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را شکر می نمایم. اما بعد، من شما را از عبادت بندگان به عبادت خدا می خوانم،  و شما را از ولایت بندگان به ولایت خداوند دعوت می نمایم. اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید جزیه بدهید و اگر از این هم ابا نمودید شما را به جنگ اخطار می دهم. « قُل یا اهل الکتاب تَعالَوا اِلی کَلَمه سَوا بیننا و بَینکُم، اَلّا نَعبُدَ اِلّا الله وَ لا نُشرک بِهِ شیئاً و لا یَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضاً اَرباباً مِن دونِ اللهِ فأن تَوَلَّوا فَقُولوا اشهدوُا بِأنّا مُسلِمونَ» « بگو ای اهل کتاب، بیایید به سوی سخن که بین ما و شما یکی است، و نه اینکه جز الله را نپرستیم و به او شرک قابل نشویم و عده ای دیگر را ارباب خود قرار ندهد، به جز خدا که پروردگار همگان است.

اگر روی گرداندند بگو شاهد باشید که مسلمانیم.

از مباهله بپرهیزید.

مسیحیان نجران پس از مباهله با پیامبر (ص)  برای روز 24 ذی الحجه به سوی منزلگاه خود در مدینه حرکت کردند. آنان در بین راه به یکدیگر می گفتند:

بنگرید فردا به وسیله چه کسانی با شما مباهله می کند: آیا به وسیله تمام پیروانش، یا فقط کسانی که مقام و شخصیت اجتماعی دارند، و یا به وسیله کسانی که اهل خشوع و عبادت هستند و در دین انتخاب شده اند که این افراد کم هستند. اگر با زیادی جمعیت و قدرتمندان آنها نزد شما آمد، همانند پادشاهان برای فخر فروشی و مباهات آمده و پیروزی از آن او نخواهد بود و شما پیروز می شوید. اما اگر با افراد کمی که اهل خشوع هستند آمد بدانید که این روش انبیاء و برگزیدگان و کسانی است که آنها برای مباهله می آورند. در آن صورت بپرهیزید از اینکه به مباهله با آنان اقدام نمایند.

جایگاه مباهله

با قرار پیامبر(ص) و نجرائیان بر مباهله، آن حضرت در تدارک آماده سازی محلی مناسب برای اجرای آن بود که هم ظرفیت انبوه مردم را داشته باشد و هم همگان بتوانند شاهد مراسم باشند و طرفین مباهله کننده را ببینند.

با صلاحدید آن حضرت محلی در نزدیکی بقیع انتخاب شد که دو درخت در آنجا بود. جلوی درختان مکان باز وسیعی قرار داشت که برای اجتماع مردم مناسب بود. حضرت دستور داد سراغ آن دو درخت رفته و بین آنها را جارو کنند. نزدیکی صبح پارچه مشکی نازکی را بر روی آن درختان همانند سایبان انداختند. فردا صبح با رسیدن پنج تن علیهم السّلام به زیر سایبان، پیامبر (ص) بر کمان خود تکیه داد و  دست راست را به سوی آسمان گرفت. سپس انگشتان خود را از هم باز کرد و در همان حال فرمود: خدایا اینان اهل بیت من و خاصان من هستند. هرگونه بدی را از ایشان دو رکن و آنان را پاک گردان، خدایا این(علی) منظور از « نفسی» است؛ و او نزد من همتای نفس من است. خدایا، این( فاطمه) منظور از « نسائی» است و او افضل زنان جهان است.

خدایا این دو « حسن و حسین» فرزندان و نوه های منند. من با هر کسی که با اینان جنگ کند روی جنگ دارم و با هر کسی که با اینان دوست باشد دوستم.

مسجد مباهله

در این مکان مقدس، مسجد مباهله به عنوان یادگار آن روز ساخته شد که « مسجد الجابه» هم به آن می گویند، این نام به یاد روزی است که بر همه معلوم شد اگر اهل بیت علیهم السلام دست به دعا را بالا برند خداوند حتماً اجابت می کند.

این مسجد بارها خراب شد و بعد از آن تعمیر و بازسازی گردیده است امروزه ساختمان جدید آن بنا شده که دو رواق و یک صحن دارد. این مسجد در مدینه و در مجاورت ضلع شمال شرقی بقیع می باشد.

اسناد مباهله

حدیث مباهله با اسناد متصل و معتبر چه از نظر شیعه و چه از نظر اهل سنت نقل شده به طوری که مانند حدیث غدیر از روایات قطعی در اسلام است و کسی در وقوع آن شکی ندارد. در میان صحابه، گذشته از امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین( علیهم السلام) که اصل مباهله با حضور آنان و در شأن آنان بوده، عده ای از معروفین اصحاب پیامبر(ص) چه از دوستان امیرالمومنین (ع) و چه از دشمنان آن حضرت حدیث مباهلهرا نقل کرده اند.

از یک سو حذیقه بن یمان و جابربن عبدالله انصاری و عبدالله بن عباس و ابوالفضل و ابورافع و براء بن عازب را در ناقلین ماجرای مباهله می بینیم، و از سوی دیگر امثال سعد بن ابی وقاص، انس بن مالک، عثمان، عبدالرحمان بن عوف، طلحه و زبیر و حسن بصری این واقعه مهم را نقل کرده اند.

در مواردی نیز به صورت روایت دست جمعی آمده و در روایاتی با حذف اسناد آن به صورت مرسل نقل شده که به خاطر اعتماد بر قطعیت این روایت بوده است.

سید ابن طاووس در این باره می گوید: در کتاب« تفسیر ما نزل من القرآن فی النبی صلی الله علیه و آله و اهل بیته» تألیف محمد بن عباس بن مروان دیدک که خبر مباهله با بیش از 51 سند از صحابه و دیگران نقل شده است.

تکرار مباهله

در تاریخ بیست و سه ساله بعثت پیامبر(ص) مباهله بار اول در ماجرای نجرائیان اتفاق افتاد. مسیحیان نجران پس از نامه حضرت درباره پذیرش اسلام برای مناظره به مدینه آمدند، و وقتی از هر جهت محکوم شدند قرار را به مباهله گذشته تا حق بین اسلام و مسیحیت با پاسخ مستقیم خداوند ثابت شود.

هنگام مباهله، نجرائیان که حقانیت پیامبر(ص) را به خوبی دریافت بودند و به تأثیر مباهله هم معتقد بودند با صراحت کامل عجز خود را از مباهله اعلام کردند و جزیی را پذیرفتند.

مباهله بار دوم در واقعه غدیر رخ داد که خدا ماجرای آن را در قرآن آورده است. حارث قهری مرا زد: « خدیا اگر ولایت علی حق و از جانب توست سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکی بر ما نازل کن». این را گفت و حرکت کرد و هرگز مانند نجرائیان از گفته خود اظهار پشیمانی نکرد. بلافاصله پاسخ الهی نازل شد و سنگ آسمانی بر او فرود آمد و حقانیت غدیر را ثابت کرد و آیه« سَألَ مسائِلٌ بِعَذابٍ واقعٍ، لِلکافِینَ لَیسَ لَهُ دافعٌ…»

در این باره نازل شد.

مباهله یک فضیلت قرآنی

مأمون به امام رضا(ع) عرض کرد: بزرگترین فضیلت امیرالمومنین(ع) را که قرآن بر آن دلالت دارد، به من خبر ده.

حضرت فرمود: فضیلتی که در مباهله است. پیامبر(ص) حسن و حسین علیهما السلام را فرا خواند که به حکم قرآن پسران او حساب شدند، و فاطمه علیهما السلام را فرا خواند که آن حضرت مصداق زنان مذکور او در آیه حساب شد. سپس امیرالمومنین علیه السلام را فراخواند که به حکم خدای عزوجل، نفس پیامبر(ص) قرار داده شد.

این مطلب هم ثابت است که هیچ یک از مخلوقات خدای تعالی از پیامبر(ص) بالاتر و افضل نیست. بنابراین به حکم خدای عزوجل باید کسی از نفس رسول خدا(ص) یعنی امیرالمومنین (ع) بالاتر نباشد.

مأمون پرسید: شاید منظور از« انفسنا» خود حضرت باشد. امام رضا فرمود این صحیح نیست زیرا خداوند می فرماید: نَدعُ: دعوت کنیم، و دعوت کننده همیشه دیگری را فرا می خواند و معنی ندارد که خود را فرا بخواند.

در مباهله هم می بینیم که پیامبر(ص) فقط یک نفر مرد را فرا خوانده بر او امیرالمومنین (ع) است پس ثابت شد که علی(ع) نفسی پیامبر(ص) است که خداووند سبحان در کتابش قصد کرده و حکم خود درباره نفس بودن امیرالمومنین(ع) نسبت به پیامبر(ص) را در کتابش صحبت کرده است. (منبع عیون الاخبار الرضا)

با آرزوی دنیایی پاک و آری از هرگونه بیعت شکنی و بی وفایی

به دست مولای عزیزمان و فرزند نفس پیامبر(ص)

حضرت بقیه الله اعظم، قطب عالم امکان(عج)

« انشاء الله تعالی»

تهیه و تنظیم : سرکار خانم اعظم بخشی زاده

دبستان دخترانه امام حسین (ع) واحد 3

قبلی «
بعدی »

آمار سایت