معناي امر و نهي:
الف) امر داراي دو معني است:
1- به معناي كار و امور، در اين معني به صورت «امور» جمع بسته ميشود و فعل و صفت از آن مشتق نميگردد. در آياتي از قرآن به همين معني استعمال شده است. همانند:
و شاورهم في الامر (در كارها با آنان مشورت كن.)
الي الله ترجع الامور (همهي كارها به خدا باز ميگردد.)
2- به معناي دستور و فرمان، و بر انگيختن به چيزي، اگر به اين معنا باشد جمع آن اوامر است و فعل (مانند أمر، يأمر و …) و صفت (مانند آمر، مأمور و …) از آن مشتق ميگردد.
و در آياتي از قرآن در اين معني استعمال شده است. مانند:
قل أمر ربي بالقسط (بگو، پروردگارم به قسط و عدل فرمان داده است.)
أَمَرَ الاّ تعبدوا الا اياه (خداوند فرمان داده است كه جز او را نپرستيد.)
ان الله يأمركم ان تؤدوا الامانات الي اهلها (همانا خداوند به شما فرمان ميدهد كه امانتها را به اهل آن بازگردانيد.)
و مقصود از كلمهي امر به معروف، معني دوم آن است.
ب) نهي: نهي به معني بازداشتن و منع كردن از چيزي ميباشد:
و امّا من خاف مقام ربه و نهي النفس عن الهوي، فان الجنه هي المأوي (آن كس كه از مقام پروردگارش بترسد و نفس خود را از هوا و هوس باز دارد، بهشت جايگاه اوست.)
ان الصلاه تنهي عن الفحشاء و المنكر (همانا نماز (انسان نمازگزار را) از زشتيها و منكرات باز ميدارد.)
تناهي از باب تفاعل، به معناي نهي كردن يكديگر است:
كانوا لايتناهون عن منكر فعلوه (آنها از اعمال زشتي كه انجام ميدادند، يكديگر را نهي نميكردند.)
معناي معروف و منكر:
الف) معروف: به معناي «شناختهشده» آمده و ريشهي آن معرفت و عرفان است. راغب اصفهاني ميگويد:
المعرفه و العرفان، ادراك الشيء بتفكر و تدبر لاثره (معرفت و عرفان، شناختن چيزي است از روي تفكر و تدبر به واسطهي اثر آن.)
و دربارهي معروف ميگويد:
و المعروف اسم لكل فعل يُعرَف بالعقل او الشرع حسنه و المنكر ما يُنكَر بهما (هر كاري كه خوبي آن به واسطهي عقل يا دين شناخته شود، معروف نام دارد و منكر عبارت است از آنچه كه به واسطهي عقل يا شرع، مورد انكار و تقبيح قرار گيرد.)
سپس مثالي ميآورد:
«بر همين اساس، ميانهروي در جود و بخشش، معروف شمرده شده است. زيرا اين كار نزد عقل و شرع مستحسن(پسنديده) است. »
ب) منكر: دانشمند و اديب بزرگ ميرشريف جرجاني در بيان معناي واژهي منكر مينويسد:
المنكر ما ليس فيه رضا الله من قول او فعل، و المعروف ضده (منكر عبارت است از سخن يا كاري كه مورد رضايت پروردگار نباشد و معروف نقطهي مقابل آن است.)
و راغب اصفهاني نوشته است:
و المنكر كل فعل تحكم العقول الصحيحه بقبحه، او تتوقف في استقباحه و استحسانه العقول، فتحكم بقبحه الشريعه (هر عملي را كه عقلهاي صحيح و سالم (كه گرد و غبار هواپرستي آن را نپوشانده باشد) به زشتي و قبح آن حكم نمايد، منكر ناميده ميشود، يا اگر عقل نداند كه آن كار خوب است يا بد و مردد بماند، ولي شريعت به بدي و ناپسندي آن حكم كند، آن نيز منكر است.)
بنابراين معروف، آن است كه خوبي آن به واسطهي عقل يا شرع شناخته شده باشد و در دين، شامل واجبات و مستحبات ميگردد و منكر، آن است كه به خوبي شناخته نشده و به زشتي و بدي معرفي شده باشد چه به واسطهي عقل باشد يا شرع و يا هر دو.
معصومه سادات رضوی زاده (دبستان دخترانه 2 امام حسین (ع))