دو امانت گران بهای پیامبر (ص)

  • توسط
  • ۱۳۹۵-۱۰-۰۶
  • دیدگاه غیر فعال شده است

پیامبر اکرم (ص) در آخرین سال عمر خویش تصمیم گرفت به مکه برود. از مسلمانان نیز دعوت کرد که هر کس توانایی دارد در مراسم حج شرکت کند.

به سفارش پیامبر (ص) گروه زیادی از مسلمانان راهی مکه شدند. اعمال حج را همراه با پیامبر (ص) انجام دادند. پیامبر بزرگ اسلام (ص) بعد از پایان مراسم حج به اتفاق دیگر مسلمانان به سوی شهر و دیار خود به راه افتادند. چندین روز در بیابان های خشک و سوزان حجاز راه پیمودند تا در روز هجدهم ذی الحجه به مکانی به نام « غدیر خم» رسیدند.

پیامبر اکرم (ص) در آنجا از شتر پیاده شدند و به دستور ایشان سایر کاروانیان نیز پیاده شدند. گروهی را که از پیامبر (ص) جلوتر رفته بودند با خبر کردند و برگشتند و گروهی که هنوز نرسیده بودند کم کم از راه رسیدند. نزدیک ظهر و هوا بسیار گرم بود. گرمای شدید آفتاب سرها و پاها را می سوزاند. برخی عبا بر سر افکنده بودند و بعضی چیزی به پاهایشان پیچیده بودند. بعضی هم در سایه ی شترهای خویش ایستاده یا نشسته بودند.

همه از هم می پرسیدند: چه پیش آمده است که پیامبر (ص) در این هوای گرم دستور توقف داده است؟ آن ها می دانستند که پیامبر (ص) کار مهمی دارد، ولی نمی دانستند چه کار دارد. وقت نماز ظهر فرا رسید، پیامبر (ص) به نماز ایستاد و مردم به او اقتدا کردند و نماز را به جماعت خواندند بعد از نماز، پیامبر (ص) در مکان بلندی ایستاد. سکوت همه جا را فرا گرفت. همه ی کاروانیان گرد آمده بودند تا به سخنان بسیار مهم گوش دهند. رسول خدا (ص) سخنرانی خود را با نام و یاد خدا آغاز کرد و بعد از حمد و ثنای الهی مردم را راهنمایی و نصیحت نمود. سپس گفت: «ای مردم، خدا به من خبر داده که مرگم نزدیک است. او مرا به سوی خویش دعوت کرده است، باید به سوی او بشتابم». «ای مردم! من از بین شما می روم ولی دو چیز گران بها و ارزشمند را در میان شما به امانت می گذارم. دو چیزی که از هم جدا ناپذیرند: کتاب خدا (قرآن) و عترتم (پیشوایان معصوم) که اگر به این دو چنگ بزنید و از آن پیروی کنید، هرگز گمراه نخواهید شد. خدای بزرگ فرموده که این دو امانت تا قیامت با هم خواهند بود، تا زمانی که در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.»

سپسس دست علی بن ابیطالب (ع) را بلند کرد، بطوریکه همه ی حاضران او را دیدند. آنگاه فرمود: «مردم! چه کسی به مومنان از خودشان سزاوارتر است و بر آنان ولایت و سرپرستی دارد؟» مردم گفتند: «خدا و رسولش داناترند.» رسول خدا (ص) با کلامی رسا و شیوا فرمود: خدا، مولای من است و من، مولای مومنان و به آنان از خودشان سزاوارترم، آنگاه بدون فاصله فرمودند: هر کس که من سرپرست و صاحب اختیار او بوده ام هم اکنون علی سرپرست و صاحب اختیار اوست. سپس دست به دعا برداشت و گفت: خدایا! هر کس او را دوست و یاور بود، دوست و یاورش باش و هر که با او دشمنی کند، دشمنش بدار. (1) رسول خدا (ص) نه تنها اولین خلیفه ی بعد از خود را تعیین نمود، بلکه امامان بعد از او را نیز معرفی کرد. حضرت علی (ع) به نقل از پیامبر اکرم (ص) عدد امامان را دوازده نفر بیان کرده اند. اولین فرد آنان حضرت علی (ع) و آخرشان حضرت مهدی (عج) می باشد. (2)

منابع:

  1. بحارالانوار، ج 21، ص 387-383
  2. منتخب الاثر، ص 108

منبع: ماه نامه کودک، شماره 2، زائر

تهیه و تنظیم: سرکار خانم مرضیه قانع

دبستان دخترانه امام حسین (ع) واحد یک

قبلی «
بعدی »

آمار سایت